سنگ

 

در چشمان ابر گرفته این سرزمین

عقل به پشت بوته مستی رانده شده

و چهره مه گرفته‌ات در آسمان

محو می‌شود در خودخواهی سکوت

اگر تنها امشب بتوان مقاومت کرد

و با گریستن ابرها را زدود

و هر بار

اگر امشب

خاطره آسمان تکراریست

از غربت

از صدای متلاطم ضربان قلبت

از ابر

در برابر سوز سرد این سرزمین

باید سنگ شد

باید آزاد شد

و قدم برداشت

نظرات 1 + ارسال نظر
سمانه پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:36 ب.ظ http://www.blue-lover-yass.blogspot.com

سلام
ممنون از حضور گرمتون تو بلاگ خلوت من.
وبلاگ من زیاد طرفدار نداره.یعنی خوانده نداره.
ولی نظر خوب شما یه حال و هوای دیگه ای بهش داده.
ممنون
موفق باشید

سلام سمانه جان، ممنون از نظر لطفت. وبلاگتون واقعا زیبا و عمیقه و خواندنش لذت‌بخش. معمولا آدمها راه آسون را انتخاب می‌کنند و زحمت فکر کردن را به خودشون نمی‌دهند. کانت می‌گه گذر درونی انسانها از سنت به مدرنیته (تقلید به تفکر) نیازمند شجاعته.
اگر اشکال نداشته باشه دوست دارم لینک داشته باشم به وبلاگتون.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد