چشمانت را از من مگیر

بگذار هنوز امیدوار باشم

که کسی در آسمان

مرا نگاه می کند

 

دستانم را رها مکن

شاید باور کنم

که زندگی واقعیت دارد

و مرگ پرده ای بیش نیست

 

صدایت را آشنا نگاه دار

تا کلبه فریبنده سکوت را

در بند زمانی که بی حرکت ایستاده

به اشک ننشینم

 

کنارم بمان

تا رها از این دیوارها

در عمق باز آسمان

بوی خدا را احساس کنم

نظرات 1 + ارسال نظر
آیدا چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:36 ب.ظ http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

دوست عزیز بسیار زیبا بود.
موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد