سیزده بدر

 

این روزها درگیر آخرین فصل نسبتا وقت گیر تزم هستم. بعضی روزها کل روز فقط با چهار خط تایپ پیش می رود مثل جمعه ای که گذشت و کل وقت من صرف پیدا کردن جزئیات مسئله ای در کتابها، جزوات خودم  و کل اینترنت شد و در آخر هم به جایی نرسید! خوشبختانه امروز اون مسئله هم حل شد.

دیروز بالاخره سیزده بدر هم رسید، ما که اینجا سبزه نداشتیم شما چطور؟! چند تا گره زدید؟! بعد از ظهر دیروز ما هم تصمیم گرفتیم سیزده بدر کنیم و با دوستم رفتیم به یک شهر ساحلی و با اینکه باد شدیدی می وزید و گاهگاهی بارانی می بارید کلی کنار دریا قدم زدیم، حرف زدیم و خندیدیم، اما متاسفانه به دلیل نبود سبزه مجبور شدیم جلبک گره بزنیم، خلاصه خدا آخر و عاقبت ما را بخیر کند.

در آخر هم رفتیم به یک کازینو، با اینکه قبلا این دستگاهها رو در جاهای عمومی دیگر دیده بودم اما اولین بار بود که به یک کازینو می رفتم. خیلی از دستگاههایی که بودند دقیقا به همان شکل و شاید با کمی تغییر در شهربازی های ایران هم وجود دارند.

نظرات 2 + ارسال نظر
الهام د چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:15 ب.ظ http://brightsunflower.blogsky.com

موفق باشید! کار کردن روی Thesis باید مشکل باشه. جلبک گره زدین؟ D:

سلام ممنون الهام جان، کار کردن روی تز تموم شده اما نوشتن رپورت آخر مشکلتر و خسته کننده تر از تحقیقه.
شما هم موفق باشید

هدیه جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:23 ق.ظ http://www.thinkandheart.blogsky.com/

سلام خوبی امیر جان میگم بد نیست Up کنی منتظریم

سلام من که به اندازه شما فعال نیستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد