امشب عشق را دیدم ...

دو هفته ای در ایران بودم و امروز برگشتم. دیروز مریض شدم و با چهار تا آمپول و یک سرم به سبک ایرانی در عرض 24 ساعت تونستم برای سفر مهیا شوم.

به خاطر استراحت، تمام چمدانهای من توسط مادرم جمع شد و امروز که اینجا رسیدم سورپرایز شدم. انواع و اقسام ادویه جات با توضیحات فارسی روی هر کدام که برای چه غذایی باید استفاده شود، عرقیات شربت عسل ... سبزیجات سرخ شده با توضیحات با خط مادرم ... و بعلاوه یک سال مصرف انواع آجیل.

خواهرم و برادرهایم هم سنگ تموم گذاشتند...

خدایا به من توان جبران قدری از این همه عشق رو عطا کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد